تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان


برای مشاهده سوره روی عکس کلیک فرمایید


طنزنویس ۹۵-۶-۲۱ ۷ ۵ ۵۸۵

طنزنویس ۹۵-۶-۲۱ ۷ ۵ ۵۸۵



طنزنویس ۹۵-۶-۲۰ ۳ ۱ ۴۶۶

طنزنویس ۹۵-۶-۲۰ ۳ ۱ ۴۶۶


اعمال روز عرفه

 

روز

روز عرفه و از اعیاد عظیمه است، هرچند به اسم عید نامیده نشده و روزی است که حق تعالی بندگان خویش را به عبادت و طاعت خود خوانده و مؤید جود و احسان خود را برای ایشان گسترانیده و شیطان در این روز خوار و حقیرتر و رانده‌تر و در خشمناکترین اوقات خواهد بود.

 

شده که حضرت امام زین‌العابدین ـ علیه‌السلام ـ شنید در روز عرفه صدای سائلی را که از مردم سؤال می‌نمود. فرمود: وای بر تو. آیا از غیر خدا سؤال می‌کنی در این روز و حال آن‌که امید می‌رود در این روز برای بچّه‌های در شکم آن‌که فضل خدا شامل آنها شود و سعید شوند و از برای این روز اعمال چند است:

 

اول: غسل

 

دوّم:

ـ علیه‌السلام ـ که مقابل هزار حجّ و هزار عمره و هزار جهاد بلکه بالاتر است و احادیث در کثرت فضیلت زیارت آن حضرت در این روز متواتر است و اگر کسی توفیق یابد که در این روز در تحت قُبّه مقدّسه آن حضرت باشد، ثوابش کمتر از کسی که در عرفات باشد نیست، بلکه زیاده و مقدّم است.

 

سوم: پس از نماز عصر، پیش از آن‌که مشغول به خواندن دعاهای عرفه شود دو رکعت نماز بجا آورد در زیر آسمان و اعتراف و اقرار کند نزد حق تعالی به گناهان خود تا فایز شود به ثواب عرفات و گناهانش آمرزیده شود پس مشغول شود به اعمال و ادعیه عرفه که از حُجَج طاهره ـ صلوات اللّه علیهم ـ روایت شده و آنها زیاده از آن است که در این مختصر ذکر شود.

 

شیخ کفعمی در مصباح فرموده: «مستحب است روزه روز عرفه برای کسی که ضعف پیدا نکند از دعا خواندن و مستحب است غسل پیش از زوال و زیارت امام حسین ـ علیه‌السلام ـ در روز و شب عرفه و چون وقت زوال شد، زیر آسمان رود و نماز ظهر و عصر را با رکوع و سجود نیکو به جای آورد و چون فارغ شود دو رکعت نماز کند در رکعت اوّل بعد از حمد توحید و در دوم پس از حمد قُل یا اَیهَا الْکافِروُنَ بخواند. پس از آن چهار رکعت نماز گزارد در هر رکعت پس از حمد توحید پنجاه مرتبه بخواند.»

 

این نماز همان نماز حضرت امیرالمؤمنین ـ علیه‌السلام ـ است.

 

منبع: مفاتیح الجنان


طنزنویس ۹۵-۶-۲۰ ۱۱ ۷ ۵۶۳

طنزنویس ۹۵-۶-۲۰ ۱۱ ۷ ۵۶۳


اثبات غیرواقعی بودن روح:

1-ثبات شخصیت(ثبات بودن من یاروح انسان):هرانسانی بامراجعه به خودش می فهمدکه غیرازبدن مادی یک بعدثابت درزندگی دارد،که تحولات جسم تاثیردرآن نداردچون جسم انسان هرهفت سال یکبارکاملاًتغییرمیکند،


پاسخ به شبهاتی که قدرت خدارازیرسوال می برند.

1-آیاخدامیتواندمثلثی رسم کندکه مجموعه زوایای آن بیش از180درجه باشدویامیتواندجهان رادرتخم مرغ جادهدبطوریکه نه ازاندازه تخم مرغ بزرگترشودنه ابعادجهان کوچکترشود:

پاسخ:این سوالات رامحالات میگویندیعنی چنین چیزهایی اصلاًقابلیت ایجادندارندوهرگزامکان نداردایجادشوند.

انواع محال:1-ذاتی:به محالاتی میگویندکه ذاتاًامکان انجام آن هاوجودنداردودرهیچ شرایطی قابلیت انجام ندارند.

2-عادی(وقوعی):به محالاتی میگویندکه درشرایط عادی جهان،هرگزانجام نمیشود،امادرشرایط دیگرونظام دیگرانجام میشود،مانند:معجزات پیامبران که درشرایط عادی جهان غیرممکن است امادرشرایط دیگرانجام میشود.



طنزنویس ۹۵-۶-۱۹ ۸ ۸ ۲۳۴۱

طنزنویس ۹۵-۶-۱۹ ۸ ۸ ۲۳۴۱


فایده اخلاقی اثبات علم برای خدا،این است که هرگاه بخواهیم گناهی انجام دهیم مطمئن باشیم که خدامارامی بیند.

وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها إِلاَّ هُوَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاَّ یَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ فی‏ ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاَّ فی‏ کِتابٍ مُبینٍ59

شماره صفحه : 134 *حزب : 27 *جزء : هفتم * سوره : انعام

کلیدهای غیب نزداوست،میداندآنچه راکه دردریاوخشکی است
هیچ برگی ازدرخت نمی افتدمگراینکه آنرامیداند،هیچ دانه ای دراعماق زمین نیست مگراینکه اومی داند،هیچ تروخشکی نیست مگردرعلم اوست.
صفت ذاتیه دو-قدرت ــــــــــ»تعریف قدرت:قادربه کسی میگویندکه توانایی برانجام کاری داردواگربخواهدانجام میدهد،اگرنخواهدانجام نمی دهد««==»»اگرمشیتش تعلق گیردانجام میشود،نگیردانجام نمیشود(لازم نیست قادرکاری انجام دهدتاپی به قدرتش ببریم،مثلاًممکن است کسی دعاکندوبه دلایلی دعایش مستجاب نشود،نمیتوان گفت که خداوندقدرت بربرآوردن حاجات اوندارد)
=»محدوده ی قدرت خدا:1-قدرت خدابی نهایت است،خداوندبرهرکاری تواناست« إنّ الله علی کلّ شیءٍ قدیرٌ».
ثابت کنیدخداوندبرهرکاری تواناست؟
1-اثبات بااستفاده ازبرهان خلف:فرض میکنیم خداوندبرهرکاری توانانباشد،یعنی کاری رااراده کرده ول آن کارانجام نشده است،دراین صورت دواحتمال وجوددارد:
1-احتمال اول:عاملی ازدرون ذات خدا(خودش)مانع اوشده باشد-->چنین چیزی نامعقول است ومعنانداردکسی مزاحم خودش باشد.
2-احتمال دوم:عاملی بیرون ازذات خدامانع آن شود-->این باواجب الوجودبودن خداسازگارنیست،زیرادراین صورت به دیگری وابسته است.
نتیجه:پس هیچ چیزنمیتواندمانع خدابشودواگرکاری رااراده کردحتماًانجام میشود.

طنزنویس ۹۵-۶-۱۹ ۱ ۳ ۴۴۱

طنزنویس ۹۵-۶-۱۹ ۱ ۳ ۴۴۱


وقتی میای تو نت
.
.
.
.
انگار اومدی بیمارستان بخش CCU؟
همه قلب ها شکسته...؟؟
ناراحت؟؟؟؟
یکی داره میمیره...؟؟؟؟
یکی تصمیم به مردن داره...؟؟
اصن یه وضعی
دااااغون
والا منم الان حس میکنم یکی ولم کرده رفته😐||||||
هرکیه خودش بیاد بگه،،میبخشمش 😝😝😝😝😝😝😝🌹


طنزنویس ۹۵-۶-۱۹ ۹ ۵ ۴۵۰

طنزنویس ۹۵-۶-۱۹ ۹ ۵ ۴۵۰


مراتب علم خدا:

1-علم خدابه ذات خودش(خداخودش رامی شناسد)

2-علم خدابه مخلوقات قبل ازخلقت آنها

3-علم خدابه مخلوقات بعدازخلقت آنها

توضیح واثبات مرتبه اول:یعنی خداوندبه خودش علم داردوذات خودش رامیشناسدوغیرازاوهیچ کس اورانمی شناسد.

=اثبات:مقدمه1:هرموجودمجردی(مجردازماده)به خودش علم دارد،پس خدابه خودش علم دارد.


تنت از درد و الم کاسته شد
تا که دین قامتش آراسته شد
اى ز آغاز طفولیت خویش
بوده در رنج و غم و درد، پریش
شهادت امام محمد باقر(ع) تسلیت باد


طنزنویس ۹۵-۶-۱۸ ۷ ۸ ۸۶۱

طنزنویس ۹۵-۶-۱۸ ۷ ۸ ۸۶۱


گل

حضرت علی (علیه‎السلام) می‎فرماید:

«فأحبب لغیرک ما تحب لنفسک و اکره له ما تکره لها(1)؛ آنچه که براى خود دوست می‎داری، برای دیگران هم دوست بدار و آنچه براى خود نمى‏پسندى، براى دیگران هم مپسند.

 

شرح حدیث:

یک ضرب‏ المثل فارسى مى‏گوید: "آنچه به خود نمى‏پسندى، به دیگران روا مدار."  و ضرب‏المثل دیگرى میگوید: "یک سوزن به خودت بزن، یک جوالدوز به مردم." این دو ضرب‏ المثل، و دهها ضرب‏ المثل دیگر، و شعرها، و کلمات کوتاه و بلند بسیارى که در زبان و ادبیات ما، در باره همین موضوع صحبت می‎کند، همه، با الهام گرفتن از سخن امام (علیه‏السلام)، و در توضیح و تشریح آن گفته شده و رواج پیدا کرده است.

و منظور از تمام این سخنان، آن است که درباره یکى از دستورات عمیق و پر معنى اسلام، به شکل‎هاى گوناگون، توضیح داده شود. بر اساس این دستور والا و زندگى‎ساز اسلام، ما انسانها وظیفه داریم که در هر کارى، رعایت حال دیگران را نیز بکنیم. یعنى همیشه خودمان را به جاى دیگران بگذاریم، و با مردم طورى رفتار کنیم، که دوست داریم دیگران با ما همانطور رفتار کنند.

کسی که به مشکلات و ناراحتی‎هاى دیگران اهمیت نمى‏دهد، باید حساب کند که آیا خودش مى‏تواند همان مشکلات و ناراحتی‎ها را تحمل کند، یا نه، به زبان ساده‏تر باید گفت: هر کس راضى شود که یک جوالدوز به تن دیگرى فرو رود، باید با انصاف و مروت حساب کند که آیا خودش حاضر است یک سوزن به تنش فرو رود، یا نه؟

مسلمان مومن واقعى، کسى است که براى دیگران نیز به اندازه خودش، راحت و آسایش و حق استفاده از مواهب زندگى را بخواهد و اصولا آسایش و خوشبختى خود را، در آسایش و خوشبختى دیگران جستجو کند.

 

پی‎نوشت:

1- نهج البلاغه، نامه/31 .

برگرفته از پندهاى کوتاه از نهج البلاغه، هئیت تحریریه بنیاد نهج‏البلاغه .

گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی .


طنزنویس ۹۵-۶-۱۸ ۲ ۶ ۵۰۴

طنزنویس ۹۵-۶-۱۸ ۲ ۶ ۵۰۴


۱ ۲ ۳ ... ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲