امروز رفتم مغازهای که دیسکهای فیلم و سریال میفروخت. پرسیدم سریال جدید مهران مدیری دارید؟ گفت که اصلی میخوای یا کپی؟ جواب دادم اصلی و اون خندید گفت اصلی میخوای چیکار؟ کسی اصلی نمیخره که! راستش رو بخواید این حرف خیلی اذیتم کرد. مدتها بود میخواستم یه مطلب در مورد قانون کپیرایت بنویسم و این اتفاق بهونهای داد دستم که دیگه عقب نندازم نوشتنش رو.
قانون کپیرایت
اما کپیرایت چیه؟ توی مدخل ویکیپدیا مربوط به کپیرایت (حق تکثیر) این چند خط نوشته شده:
حق نشر، حقّ تکثیر یا کپی رایت (به انگلیسی: Copyright)، مجموعه ای از حقوق انحصاری است که به ناشر یا پدیدآورنده یک اثر اصل و منحصربه فرد تعلق می گیرد و حقوقی از قبیل نشر، تکثیر و الگوبرداری از اثر را شامل می شود. در بیشتر حوزه های قضایی، حق نشر از آغاز پدیدآمدن یک اثر به آن تعلق می گیرد و نیازی به ثبت اثر نیست.
به طور خلاصه، اگر کسی اثری خلق کنه (هر چیزی که توسط کسی ابداع، اختراع، کشف یا خلق شده باشه) مالک اون اثر محسوب میشه (به شرط اصل بودن اثر) و اگر کسی بدون اجازه و یا بدون ذکر منبع از اثر اون استفاده کنه، صاحب اثر حق این رو به صورت قانونی داره که اون شخص رو مورد پیگرد قضایی قرار بده. البته افراد میتونن مالکیت فکری و معنوی آثارشون رو به دیگران منتقل کنن یا اینکه حتی خودشون به افراد اجازه آزاد و بدون نیاز به ذکر منبع از آثارشون رو بدن که در این صورت دیگه حق پیگرد قانونی ازشون گرفته میشه. البته قانون کپیرایت در کشورهای مختلف یک تاریخ انقضا هم داره که توی بیشتر کشورها حدود ۵۰ تا ۷۰ سال هست و بعد از اون آثار از حمایت قانون کپیرایت خارج میشن و وارد مالکیت عمومی میشن.
برای مثال، در دنیای تکنولوژی، هرکسی که نرمافزاری توسعه بده، کدی بنویسه، طرحی بزنه و یا هر چیز دیگهای خلق کنه، اگر واقعا صاحب اثر باشه، حق تعیین قوانین کپیرایت رو برای اثرش داره. به این معنی که اختیار انتخاب اجازهنامه (License) برای اثرش رو داره و میتونه تعیین کنه که دیگران چطور از کارش استفاده کنن. بحث اجازهنامه خیلی مفصله و تو این مطلب نمیگنجه، ولی یه اشاره کوتاه میکنم. مثلا صاحب اثر میتونه بگه که تمام حقوق اثرش برای خودش محفوظه و کسی حق استفاده بدون اجازه رو نداره (کپیرایت کامل)، یا اینکه میتونه اثرش رو تحت اجازهنامههای آزاد منتشر کنه (مثل GNU/GPL, MIT, Apache License و …) و مثلا بگه که افراد حق استفاده، تغییر و تکثیر اثرش رو دارن تا زمانی که اسم اون رو توی بخشهای مربوطه باقی بذارن (البته این توضیح خیلی کلی بود). صاحب اثر هر تصمیمی بگیره، دیگران ملزم به رعایتش هستن و اگر کسی رعایت نکنه، صاحب اثر توی بیشتر کشورهای دنیا حق پیگیری قانونی و قضایی رو داره. بیشتر شرکتهای دنیا هم به این قوانین پایبندن، مثلا اگر طرح شما رو کسی کپی کنه، و کپی اون توی نتایج جستجوی گوگل نشون داده بشه، شما میتونید به گوگل درخواست بدید که صفحه اون رو از نتایج جستجوش حذف کنه، و یا به فیسبوک بگید مطلب مربوط بهش رو پاک کنه و غیره.
قانون کپیرایت در ایران
خوشبختانه ایران از سال ۲۰۰۱ به سازمان جهانی مالکیت فکری پیوسته و خیلی از پیماننامههای مربوط به مالکیت فکری رو پذیرفته. قبل از اون هم (از ۱۳۴۸) قوانین مختلفی در ایران تصویب شدن که از حقوق پدیدآورندگان آثار مختلف حمایت میکنن. قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان، قانون ترجمه و تکثیر کتب و نشریات و آثار صوتی، قانون حمایت از حقوق پدیدآورندگان نرم افزارهای رایانهای و قانون تجارت الکترونیکی از جمله قوانینی هستن که طی سالهای مختلف برای حمایت از پدیدآورندگان تصویب شدن. بر اساس همین قوانین، اگر کسی قانون کپیرایت رو در مورد آثار دیگران رعایت نکنه، صاحب اثر میتونه اون شخص رو مورد پیگرد قانونی قرار بده. خوشبختانه طی سالهای گذشته موارد زیادی در حوزه تکنولوژی اتفاق افتاده که صاحبان آثار تونستن از طریق مراجع قانونی، با کسایی که قانون کپیرایت رو زیر پا میذارن برخورد کنن.
فرهنگ رعایت قانون کپیرایت
اما آیا چقدر صاحب اثر میتونه پیگیری قانونی کنه؟ متاسفانه تو کشور ما سالهاست که بهمون یاد دادن و تو مغزمون فرو کردن که ما میتونیم آهنگ و فیلم رو بریزیم روی دیسک و بدیم به همدیگه، نرمافزارهای خارجی رو چون گرونن نمیتونیم بخریم، عکس و فیلم و آهنگ رو بدون توجه به همه چیز، از طریق بلوتوث برای همدیگه بفرستیم، سایت دانلود فیلم و سریال و نرمافزار بسازیم، همیشه روی کامپیوترمون هزار تا فونت مختلف باشه و به راحتی ازشون استفاده کنیم، بستههای نرمافزاری پر از نرمافزارهای قفل شکسته داشته باشیم و غیره. سالهاست که ما همه چیز رو کپی میکنیم و به خالق اون آثار هیچ توجهی نداریم.
چند سال پیش که مهران مدیری از مردم خواست که «قهوه تلخ» رو کپی نکنن، سالهای پیش که نرمافزارهای ایرانی قفلدار وارد بازار شدن، کاستها و سیدیهای موسیقی به صورت اصلی وارد بازار شدن و از مردم خواسته شد که کپی نخرن، خیلیها تعجب کردن که اصلا وقتی میشه کپی کرد چرا باید این همه هزینه پرداخت کرد؟ چرا باید پول «مفت» تو جیب این و اون بریزیم، مگه کم پول مردم رو میخورن؟
نرمافزار و فیلم و سریال چیزهایی هستن که قابل دیدن هستن. موضوع وقتی بدتر میشه که افراد به مالکیت ایدهها هیچ احترامی نمیذارن. فکر و ایده چیزهایی نیستن که به سادگی بشه اثباتشون کرد، برای همین ثابت کردن اینکه این ایده از اول مال من بوده توی دادگاه شاید خیلی مشکل باشه، و تمام موضوع برمیگرده به فرهنگ آدمهای جامعه. مثلا اگر من یه وبسایتی طراحی کنم و از ایدههای جدید استفاده کنم و کسی بیاد عین کار من رو طراحی کنه ولی متنهاش رو تغییر بده، چطور میشه پیگیری کرد؟ کدوم یکی از قوانین این حق رو به من میدن که ادعای مالکیت فکری بکنم؟ حتی بارها پیش اومده افراد، ایدههای دیگران رو برمیدارن و ادعا میکنن که صاحب اون ایدهها هستن و طبیعتا همیشه اطرافیان اون شخص، از اون دفاع میکنن. این برمیگرده به فرهنگ اشخاص که چقد برای خودشون و جامعشون احترام قائلن؟
البته این موضوع همیشه ارادی نیست. شما وبسایتهای ایرانی رو ببینید، تقریبا تمامشون زیر وبسایت نوشتن «تمام حقوق برای این فلانی محفوظ میباشد.» و اگر خود وبسایتشون رو ببینید، حداقل ۱۰ مورد از نقض قانون کپیرایت توسط خودشون رو مشاهده میکنید. از خندهدارترین موارد میشه به وبسایتهای دانلود موسیقی و فیلم و نرمافزار اشاره کرد که تقریبا تمام قوانین کپیرایت دنیا رو زیر پا میذارن، ولی بازهم اصرار دارن که «تمام حقوق برای ما محفوظ است»! این نشون میده که جامعه هنوز به درک درستی از مالکیت فکری، معنوی و تکثیر نرسیده. محمدرضا شعبانعلی، توی مطلب خوبش در مورد مالکیت فکری، اینطور نوشته:
من کسانی را که مالکیت معنوی را رعایت نمی کنند، دزد نمی دانم. بلکه اکثر آنها را کسانی می دانم که اساساً نگرش آنها از مالکیت، هنوز توسعه پیدا نکرده و از «مالکیت گاو و گوسفند و شتر» به مالکیت «فکر و ایده و هنر» نرسیده اند. بارها شده که در کلاس ها وقتی در مورد کتابهایم حرف می شود، می پرسند: «استاد! پی دی اف اینها را ندارید؟». توضیح می دهم که من «نویسنده ی کتاب» هستم و «مالک کتاب»، ناشری است که آن را از من خریداری کرده. پس من نمی توانم پی دی اف کتاب را مورد استفاده قرار دهم. بسیاری با تعجب نگاه می کنند و می گویند: «خوب به هر حال کتاب شماست. به ناشر چه ربطی دارد؟!»
احترام به کپیرایت
اصلاح جامعه و افکار موجود در اون از توان ما خارج هست. موضوع پیگیری قانونی هم توی کشوری مثل ایران که هر روز توش میلیونها مورد نقض کپیرایت وجود داره کار خیلی خستهکننده و بیهودهای هست. من چند بار میتونم از کسایی که طرحم رو کپی کردن شکایت کنم؟ چقدر میتونم وقت و انرژی و هزینه برای این موضوع بذارم که آخرش هم هیچچیز تغییر نکنه؟
من به عنوان یه بخش خیلی کوچیک از این جامعه ازتون میخوام که به قانون کپیرایت احترام بذارید. نه بخاطر اینکه «باکلاسه» یا هر توجیه عجیب دیگهای، بلکه بخاطر اینکه کسی که اثری خلق میکنه، میخواد از طریقش زندگیش رو تامین کنه. منی که وبسایتی طراحی میکنم، کسی که کتابی مینویسه یا فیلمی میسازه یا موسیقی تولید میکنه و هر خالق دیگهای، انتظار داره که زندگیش رو از لحاظ مادی و معنوی تامین کنه. نقض کپیرایت نه تنها از لحاظ مادی ضرر خیلی زیادی به صاحبان آثار میرسونه، بلکه از لحاظ روحی و معنوی باعث میشه که آسیب ببینن. ناامید میشن از تلاش کردن، از خلق کردن و از ارایه آثارشون به جامعه. این خیلی ضرر بزرگتری هست از ضررهای مادی. فرقی نمیکنه که صاحب اثر ایرانی هست یا خارجی، پولدار هست یا بیپول، ما وظیفه داریم قانون کپیرایت رو رعایت کنیم بخاطر اینکه بقای جامعه به احترام ما به همدیگه بستگی داره. این وظیفه ما نیست که میزان پولدار بودن یا بیپول بودن کسی رو تخمین بزنیم و بر اساس اون قضاوت کنیم و تصمیم بگیریم که آیا به حقوق فکریش احترام بذاریم یا نه.
—
من هم توی نقض کپیرایت سهم کمی ندارم. شده بارها نرمافزارهای خارجی رو بخاطر اینکه بهشون نیاز داشتم و توان پرداخت هزینه سنگینشون رو نداشتم، به صورت غیر قانونی دانلود و استفاده کردم. مثلا نرمافزارهای شرکت Adobe که توی نوع خودشون بهترین هستن و خیلی قیمت بالایی دارن. میدونم که اینکار اشتباه و غیرقابل توجیه هست. ولی خب همیشه تلاش کردم تا جایی که تونستم به قانون کپیرایت احترام بذارم و امیدوارم در آینده بتونم این وظیفه رو بهتر انجام بدم.
ممنون و موفق باشید،
سالار.
نظرات (۰)