تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان


۹۶ مطلب توسط «طنزنویس» ثبت شده است
گل

حضرت علی (علیه‎السلام) می‎فرماید:

«فأحبب لغیرک ما تحب لنفسک و اکره له ما تکره لها(1)؛ آنچه که براى خود دوست می‎داری، برای دیگران هم دوست بدار و آنچه براى خود نمى‏پسندى، براى دیگران هم مپسند.

 

شرح حدیث:

یک ضرب‏ المثل فارسى مى‏گوید: "آنچه به خود نمى‏پسندى، به دیگران روا مدار."  و ضرب‏المثل دیگرى میگوید: "یک سوزن به خودت بزن، یک جوالدوز به مردم." این دو ضرب‏ المثل، و دهها ضرب‏ المثل دیگر، و شعرها، و کلمات کوتاه و بلند بسیارى که در زبان و ادبیات ما، در باره همین موضوع صحبت می‎کند، همه، با الهام گرفتن از سخن امام (علیه‏السلام)، و در توضیح و تشریح آن گفته شده و رواج پیدا کرده است.

و منظور از تمام این سخنان، آن است که درباره یکى از دستورات عمیق و پر معنى اسلام، به شکل‎هاى گوناگون، توضیح داده شود. بر اساس این دستور والا و زندگى‎ساز اسلام، ما انسانها وظیفه داریم که در هر کارى، رعایت حال دیگران را نیز بکنیم. یعنى همیشه خودمان را به جاى دیگران بگذاریم، و با مردم طورى رفتار کنیم، که دوست داریم دیگران با ما همانطور رفتار کنند.

کسی که به مشکلات و ناراحتی‎هاى دیگران اهمیت نمى‏دهد، باید حساب کند که آیا خودش مى‏تواند همان مشکلات و ناراحتی‎ها را تحمل کند، یا نه، به زبان ساده‏تر باید گفت: هر کس راضى شود که یک جوالدوز به تن دیگرى فرو رود، باید با انصاف و مروت حساب کند که آیا خودش حاضر است یک سوزن به تنش فرو رود، یا نه؟

مسلمان مومن واقعى، کسى است که براى دیگران نیز به اندازه خودش، راحت و آسایش و حق استفاده از مواهب زندگى را بخواهد و اصولا آسایش و خوشبختى خود را، در آسایش و خوشبختى دیگران جستجو کند.

 

پی‎نوشت:

1- نهج البلاغه، نامه/31 .

برگرفته از پندهاى کوتاه از نهج البلاغه، هئیت تحریریه بنیاد نهج‏البلاغه .

گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی .


طنزنویس ۹۵-۶-۱۸ ۲ ۶ ۵۰۴

طنزنویس ۹۵-۶-۱۸ ۲ ۶ ۵۰۴



طنزنویس ۹۵-۶-۱۸ ۸ ۶ ۹۴۲

طنزنویس ۹۵-۶-۱۸ ۸ ۶ ۹۴۲


صفات ثُبوتیه:_______))فعلیه:به صفاتی می گویندکه برای فهمیدن آن لازم است خداوندفعلی(کاری)انجام بدهدتامامتوجه آن صفت بشویم-مثل:خالقیت،رازقیت و...

ذاتیه:به صفاتی میگویندبدون آنکه خداوندفعلی انجام دهدمیتوان آنراتصورکردمثل علم،قدرت

توضیح صفات ذاتیه:این صفت به سه قسمت تقسیم میشود:1-علم2-قدرت3-حیات

انواع علم:------------))حضوری:به علومی میگویندکه نزدانسان حاضراست یعنی نیازی به تفکروکلاس درس نداردمثل علم به گرسنگی وتشنگی،علم به حالات درونی(شادی و...)

حُصُولی:به علومی میگویندکه بوسیله تفکروتعقل بدست می آیند.

ایراداتش:1-محدودوناقص 2-زوال پذیر

نکته:علم خدازنوع علم حصولی نیست،زیراعلم حصولی بخاطراین دوایرادباذات واجب الوجودسازگاری ندارد،پس ازنوع علم حضوری است.


طنزنویس ۹۵-۶-۱۸ ۶ ۴ ۴۱۱

طنزنویس ۹۵-۶-۱۸ ۶ ۴ ۴۱۱


4-خدامکان ندارد:هرجسمی نیازبه مکان داردولی خداکه جسم نیست که مکان داشته باشد.

-هرچیزی که نیازبه مکان داشته باشد،مادی است وخداجسم نیست،بعبارت دیگرمکتن داشتن نشانه محدودیت ونیازاست وخدابی نیازاست.

5-خدازمان ندارد:(زمان داشتن نشانه محدودیت است،پس خدامحدودنیست)،خدازمان ندارد،زیراخداازلی وابدی است وخودخالق زمان است بعلاوه زمان داشتن نشانه محدودیت است،وخدامحدودنیست.

6-خداحرکت،تحول وتکامل ندارد:(تحول وتکامل مخصوص جهان ماده است،خدازمان نداردپس حرکت ندارد)حرکت وتحول مخصوص جهان ماده است وقبلاًگفتیم که خدامادی نست بعلاوه خداوندتمام صفات کمال راداردبنابراین هیچ نیازی به تکامل ندارد،بعبارت دیگرهیچ حرکتی بدون زمان امکان پذیرنیست وقبلاگفتیم که خدازمان ندارد،پس حرکت ندارد.


طنزنویس ۹۵-۶-۱۸ ۱ ۳ ۴۵۱

طنزنویس ۹۵-۶-۱۸ ۱ ۳ ۴۵۱


                                                                                          بسم الله الرحمن الرحیم

باعرض سلام وخسته نباشیدخدمت خواهرهاوبرادرهای بلاگیم

من مدیرسایت پسررویایی ازروستامون تقریباسالم وسلامت برگشتم.

ازتمام خواهرهاوبرادرهای بلاگیم که من رابه خداسپردندوبرای گردوتکونی راهنماییم کردندبسیارمتشکرم.

برای قدردانی ازاین عزیزان اسم بلاگریشان رااینجاذکرمیکنم.

1-🌹ژله پرتقالی🌹2-🌹ـــــAfsar ــــ🌹3-🌹سیّد محمّد جعاوله🌹4-🌹ali ahmadi🌹

5-🌹سید مهدی عاشق علی🌹6-🌹دریا _ گاه نوشته های من🌹7-🌹فرشته ...🌹

8-🌹رفیق خاموش 9-🌹....مسعود ....🌹10-🌹محمدرضا زال آقایی🌹11-🌹Fatemeh Omidian Nasab🌹

12-🌹zahra zamany🌹

13-🌹po fak🌹


طنزنویس ۹۵-۶-۱۷ ۱۰ ۷ ۶۲۷

طنزنویس ۹۵-۶-۱۷ ۱۰ ۷ ۶۲۷


سلام خدمت تمام خواهرهاوبرادرهای بلاگیم

 من 2روزی نمیتونم وبموبروزکنم

میخام برم روستامون گردوتکنی ،گردوهامون رسیده اندووقت چیدنشون

یه تعدادی عکس ازشون براتون میارم تاشماهم گردومجازی میل فرمایید

برام خیلی دعاکنیدقراره برم رودرخت گردوهایی که کرم داخلشون رفته

وممکنه یک لحظه یک شاخه بزرگ ازتنه درخت گردوناگهان بشکند

ومن ازاون بالابیام پایین وچون یکم ارتفاع گردوهامون زیاده شاید

همون موقع رفتم پیش خدا،پس اگه دوست داریدمن برگردم و

بیام مطلب بزارم براتون برام دعاکنید.

قربون همتون پسررویایی


طنزنویس ۹۵-۶-۱۴ ۱۶ ۱۱ ۱۳۷۷

طنزنویس ۹۵-۶-۱۴ ۱۶ ۱۱ ۱۳۷۷


2ویژگی طلایی خدا(واجب الوجود)یاصفات اصلی واجب الوجود:

1-واجب الوجودهیچ نیازی به کسی ندارد.

2-همه موجودات به اونیازمندند.=»الله الصمد(به همه طعام میدهدوخودش نیازبه طعام ندارد).

نتیجه(ویژگی1و2):ازاین-2-ویژگی نتیجه میگیریم،هیچ پدیده مادی نمیتواندواجب الوجودباشد،

زیراهمه ی مادیات(اجسام)نیازمندند.


روانشناسان ترس را اینطور معنا می کنند: پدیده ترس هر چند که یک غریزه طبیعی است که در انسان از همان بدو تولد وجود دارد، اما هر گاه به دلیل تغییراتی که در شدت و نوع آن بوجود می‌آید از حالت عادی خارج شود.

روانشناسان ترس را اینطور معنا می کنند: پدیده ترس هر چند که یک غریزه طبیعی است که در انسان از همان بدو تولد وجود دارد، اما هر گاه به دلیل تغییراتی که در شدت و نوع آن بوجود می‌آید از حالت عادی خارج شود.

حتما شنیده اید که از قدیم گفتن" از هرچی بدت میاد، سرت میاد". قانون جاذبه هم که کتاب راز بر اساس آن نوشته شده در واقع تاکیدی دوباره بر همین ضرب المثل قدیمی خودمان است.


مفهوم علت ومعلوم:اگرموجودی نیازمندبه موجوددیگری باشدووجودش متوقف به موجوددیگرباشد،موجودنیازمندرامعلول ودیگری راعلّت می نامند(این یک قاعده عقلی است که هرمعلولی نیازبه علت داردوتاعلّتش ایجادنشود،بوجودنمی آید).

تعریف واجب الوجود:به موجودی می گویند،که خودبه خودوجودداشته باشدوهیچ نیازی به موجوددیگرنداشته باشد.

تعریف ممکن الوجود:موجودی که خودبخودوجودنداردووجودش وابسته به دیگری است،بعبارت دیگرنیازمندبه علّت است،اگرعلّتش باشدایجادمی شود،اگرنباشد،ایجادنمی شود.

توضیح مقدمه دوم:می دانیم که ممکن الوجودنیازبه علّت دارد،اگرتمام موجودات جهان،ممکن الوجودباشند،نیازمندعلّت باشند،هیچوقت چیزی ایجادنمی شود.

«أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَیْرِ شَیْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ؟»سوره : الطور - جزء ۲۷ -آیه35

«آیابدون علّت خلق شده اند،یاخودشان،خودشان راایجادکردند»


برهان علت ومعلوم(وجوب یامکان):
مقدمه اول:تقریربرهان وجوب یامکان:درفلسفه موجودات دودسته اند:واجب الوجود(بایدباشد)-ممکن الوجود(ممکن است باشد)-ممتنع الوجود(امکان نداردوجودداشته باشد).
مقدمه دوم:همه موجودات نمی توانندممکن الوجودباشند،زیرااین  امرباعث ایجاد(
تَسَلْسُلْ ودَوْرْ)
می گردد.
نتیجه:سلسله علت هابایدبه یک واجب الوجودختم شود.
توضیح مقدمه اول:هرقضیه ای سه حالت دارد:
1-مَحال(غیرممکن):عددسه بزرگترازچهاراست=»اِمتناع(غیرممکن)ست(کلاًخلاف عقل است)__»مُمتَنِعُ الوجود.
2-ضرورت(واجب):عدد-2-نصف-4-است=»وُجُوب(باعقل سازگاراست)ـــــــ»واجب الوُجُود
3-نه ضرورت ونه محال(امکان):خورشیدبالای سرماست=»(نه ضرورت داردونه محال است،گاهی است یاگاهی نیست)ــــــ»(ممکن الوجود).
-ممتنع الوجود،اصلاٌقابلیت ایجادندارد(هرگزبه وجودنمی آید)ومادرفلسفه درباره چیزهایی که وجودداردحرف می زنیم،پس موجودات دودسته اندیا«واجب الوجود»یا«ممکن الوجود»


طنزنویس ۹۵-۶-۱۴ ۱ ۳ ۴۶۱

طنزنویس ۹۵-۶-۱۴ ۱ ۳ ۴۶۱


۱ ۲ ۳ ... ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰